آخرین خبر داراب
نمی شود که دلت بکشد چیزی بنویسی و ننویسی، انگار کسی در دلت نشسته و سفارش می کند.
حضور دود چراغ خوردگان فانوسِ هنر از چارگوشه ی فارس ، به ویژه داراب در بدرقه ی زنده یاد استاد سید جلال صدری، مرا یاد این سخن حکیمانه انداخت که : آدم ها را با جماعتی که اطرافش هستند بهتر می توان شناخت.
پیرامون قطعه هنرمندان صدای جیق جیق قلم نی و بوی عطر دوات پیچیده بود و جمعیتی از بزرگان شعر، نقاشی، موسیقی، داستان، فیلم و عکس و رسانه و . . . آمده بودند و دود بی آزاری از کنده هاشان بلند می شد.
*پیشکسوتانی را دیدم که ضربه عصایشان زمین را می لرزاند و عینک های ته استکانی شان جهان را ریز می دید.*
آن قدر پربار بودند که راهی جز سربه زیری نداشتند. خیلی کم اما لبریز از محتوا حرف می زدند و از احوالپرسی هاشان هم هنر می ریخت . طوری که منِ نورسیده از ترس غلط املایی و گفتاری سعی می کردم کمتر حرف بزنم.
از کندوهای هنر، بیشتر مَلِک و ملکه ها آمده بودند تا رسم قدرشناسی را به ما بیاموزند.
روح استاد صدری شاد که قریب نیم قرن در سکوت با قلم نی معاشقه کرد و نیستان داراب را آباد کرد ، رفت و ماندگار شد تا ثابت کند که
*یگ گرم طلا سنگین تر از ده تُن پنبه است.*
رسول امیری – نهم مهرماه ۱۴۰۲
🔻 آخرین خبر داراب |سریع|مردمی|فراجناحی